معماری هنری است که سعی دارد تلاش آدمی را به بالا سوق دهد و از این رو مقدس است. بشر برای ساخت خانه، معبد و یا هر بنای دیگری از زمین شروع می کند و به سمت آسمان پیش می رود. از زمین به آسمان رسیدن، به معنای قدسی شدن و همنشین با خدایان بودن است. هر بنایی که بشر می سازد یادآور کوه نیز هست،که رابطی است میان زمین و آسمان. کوهی که جایگاه خدایان بوده و ناجی نسل بشر در اسطوره طوفان نوح.
بشر برای ساخت اولین بناها و یا بهتر است بگوییم اولین خانه ها از در دسترس ترین مصالح بهره برد. از آب و خاک. دو عنصر مقدس از چهار عنصر اولیه با هم آمیخته شدند تا بعدها نیز آتش و هوا در کار داخل شوند و مسکن و معبد آدمی شکل بگیرد.
بنابراین گزاف نیست اگر پیوند آدمی با معماری را، میراث کهن انسان با چهار عنصر اولیه طبیعت بدانیم. از این میان هرچند که نقش خاک پر رنگ تر می نماید، اما وجود آب، همان عنصری که همواره به سویش بر می گردیم، مثل همیشه لطافت را در این هنر به ارمغان می آورد.
اگر که خانه مکانی است برای پناه گرفتن و آرامش یافتن، تماس این خانه با آب همواره آرزوی امکان حیاتی تازه را به همراه خواهد داشت و تخیل انسان را به شکلی ماورایی تسخیر می کند.
از دیرباز نقش آب در معماری در اقلیم ها و فرهنگ های مختلف نمادی بارز داشته است. "درک مفهوم آب در معماری یا همان معماری آب، به درک قوانین فیزیکی آب، احساسات ما در مقابل کنش و واکنش آب، و مهم تر از همه، نقش و تمثیل و ارتباط با زندگی انسان ها بستگی داد."
وجود آب در معماری باعث می شود که انسان، علاوه بر ظرافت های بنا، طبیعت اطراف را ببیند و با تحریک شدن قوای بینایی، شنوایی و لامسه اش آن را دقیقا حس کند. و هنگامی که آب در نزدیکی ماست، معنای مکان را با ترکیب ها و تضادهایی که با طبیعت می سازد، بیش تر درک می کنیم.
آب در گاهی از اوقات هیچ صدایی تولید نمی کند یا بسیار کم تولید می کند. به همین خاطر گاهی از نقش سکوت آب در معماری بهره برداری می شود و این موضوع برای آدمی یک نوع حس رهایی به ارمغان می آورد.
آب وقتی که با پوست تن مان تماس حاصل کند، صمیمی ترین تجربه شخصی را بین ما و خودش ایجاد می کند. تماس با او همچنین می تواند روح مان را از قید و بند ها آزاد سازد.
اگر نظری به کشور خودمان بیندازیم متوجه می شویم که ایرانیان از دیرباز با زیبایی و حالت آرامش بخش آب آشنا بوده اند. ما در معماری آب گویی او را دعوت کرده ایم که در منزل ما باشد و خودنمایی کند و مشعوفمان سازد.
از همان آغاز بنای کاخ ها و باغ های واقع در پاسارگاد، طرح چهارباغ ها بر اساس آب و نقش آن شکل گرفت. آب در باغ های ایرانی، همان گونه که در باغ فین کاشان و شازده ماهان و ایل گلی تبریز و ...
شاهدش هستیم، تنها به منظور آب رسانی باغ نیست، بلکه از حرکت و سکون و صدا و کف آن
بهره برداری های لذت بخش مادی و معنوی شده است.
کاخ شاهان در برخی از موارد در با غ هایی بنا شده که آب نقش مهمی در زیبایی آن ها دارد. کاخ چهل ستون اصفهان و کاخ فتحعلی شاه در چشمه علی دامغان از این گو نه ا ند. چه کسی است که از انعکاس این کاخ ها در آب دچار حظ نشود، گویی در انعکاس، چیزی هست که قلب را تکان می دهد. این است که برای عظمت بخشیدن و دلپذیر نشان دادن بناهای مهم باید از انعکاس آن ها در آب استفاده می کنند.
به طور مثال، "اگر آبگیر منعکس کننده ی تاج محل با چمن پوشیده می شد، بنای آن مقدار زیادی از بار جادویی خود را از دست می داد". در واقع "طراحان با به کارگیری خاصیت انعکاس،عمق و بی کرانگی سطوح وسیع آب، حریم شخصی افراد را وسعت داده، حس خفقان در مکان ها بسته را از آن ها دور می کنند."
در خانه های ایرانی، مساجد، معابد و کاروانسراها همیشه نقش آب پررنگ بوده است. بسیاری از بناهای زادبومی که در اقلیم و جغرافیای ایران شکل گرفته اند در پیوند با آب و در نتیجه ضرورت آن بوده اند.
آب انبارها، یخچال ها، پایاب ها، پل ها، قنات ها و بادگیرها از این جمله اند.
یک مثال قابل ذکر "پادیاو" است.ایرانیان به جایگاه هایی که برای شست و شو ساخته بودند، پادیاو می گفتند. پادیاو ایرانی، چنان که نمونه های متعدد آن در گوشه و کنار کشور، مثلا در تپه میل ورامین، نشان می دهد، چهار دیواری کوچکی بوده است که جوی آب یا برکه ای در میان و رختکن ها و تاق نماهایی در پیرامون داشته است. همین پادیاو با همه ویژگی هایش بعد از اسلام در پیش مساجد و زیارتگاه ها به نام وضوخانه، جای گرفت.
همین واژه "پادیاو"، نخست به صورت پائیا و پاتسیو به زبان های اسپانیایی و ایتالیایی راه یافت و در فرانسوی و انگلیسی به پاسیو و پاتیو و پیشیو تبدیل شد.
از طرف دیگر، شهرهایی همچون اصفهان و شوشتر نمونه بسیار متعالی از هم زیستی شهر و آب و به عبارتی معماری آب هستند که موضوع حظ بصری و آرامش یافتن از آب در شکل گیری آن ها نقش پررنگی داشته است.
در ساخت تاسیسات آبی شوشتر مهم ترین هدف، آبیاری بوده; اما سازندگان آن توانسته اند به اهداف بزرگ دیگری چون اهداف معماری، صنعتی، بازرگانی، دفاعی و... نیز دست یابند. در واقع استفاده از آب در ساخت محیطی برای زندگی و براساس شرایط اقلیمی، با ایجاد شبکه های زیرزمینی در زیر شهر کهن شوشتر، موجب بروز یکی از هوشمندانه ترین اشکال معماری شهری - آبی گردیده است.
در شهر اصفهان نیز، زاینده رود نقش مهمی در معماری شهر ایفا کرده است. پل های متعددی که بر روی این رودخانه بنا شده اند، نمونه ی زیبا و متعالی از معماری آب به شمار می روند که کارکردهایی علاوه بر کارکرد اصلی داشته اند.
علاوه بر مواردی که ذکر شد، مثال های دیگری هم وجود دارند که نقش آب را در معماری شهر، بناهای درون شهری و برون شهری نشان می دهند. اما هدف ما تنها اشاره ای کوتاه به اهمیت این عنصر مقدس و حضور آن در معماری بود.
معماری باغ های ایرانی
مقدمه
ساخت باغ در کشور ما سابقه ای طولانی داشته و در تمام دورانها بخصوص دوره اسلامی مورد توجه بوده است . باغها در کل عملکردهای مختلفی داشته اند و در بعضی دورانهای باغهای عمومی برای گردش و تفریح اهالی ساخته می شوند . در دوره اسلامی نیز ایجاد باغها و درخت زارها همچنان مورد علاقه ساکنان این سرزمین کهنسال بوده و علاوه بر باغهای بزرگ و با شکوه بیرون شهرها ، چندین سده پدیده باغسازی در درون و پیرامون شهرها ، خاص این سرزمین بوده است . در دین اسلام کاشتن درخت پسندیده و از بین بردن و قطع بیمورد آن نکوهیده شمرده شده و در این مورد احادیث و روایت فراوانی در دست است . از طرفی به دلیل اختلاف آب و هوایی مناطق مختلف ایران ، بخصوص در مناطق گرمسیری باغ اهمیت ویژه ای پیدا می کند . این دو موضوع و مسایل دیگر باعث شدند که در این سرزمین درخت به عنوان عامل گیاهی و حیاتی مورد احترام اهالی قرار گیرد
باغهای ایرانی
باغ ایرانی از قدیمی ترین و مهمترین باغ های جهان به شمار می روند . باغ ایرانی بیشتر حاکی از نیازهای روحی و کمتر متناسب با نیازهای آب قابل سنجش است . از زمان های قدیم بخش اساسی از زندگی ایران و معماری آن بوده در موجودیت آتشکده های بزرگ و تقویت نمادین آنها ، سهم داشته است از زمان سومریان باغ ، معبد و قصر سلطنتی را احاطه می کرد. زندگی در ایران به آب وابسته و در واقع آب عامل اصلی زندگی است . ایرانیان درخت را همراه با آب روان ترسمی کرده اند که مطلوبترین منظره در یک سرزمین خشک است . پس از آب درختان مهمترین نقش را در شکل گیری باغ ایرانی دارند . ایرانیان قدیم معتقد به فرشته مقدسی بودند به نام ( اوروزا ) که صدمه زدن به گل و گیاه موجب ناراحتی و خشم او می شد . ایرانیان بسیار پیشتر از سایر اقوام و ملل پی بردند که باغ سازی اساس کشاورزی است و نیکوترین شیوه های باغ سازی را هم از زمانهایی د یرین به دست آورده بودند . در دوران اسلامی ، باغ های انبوهی کاخ را احاطه می کردند و از لحاظ معماری به صورت بخشی از آن در نظر گرفته می شد. به صورتی که باغ تمامی جوانب اصلی بنا را به صور قرینه فرا می گرفت . سراسر محوطه به قطعات مستطیلی تقسیم می شد که از میان آنها جوی های کوچکی می گذشت . این باغ ها به پیروی از پیشینیان ایرانی ساخته می شوند از همان سده های نخستین هجری ، باغ سازی به شیوه ایرانی به فراسوی مرزهای می رود و به مرور زمان گستره خود را وسیع تر می کند . شیوه باغ سازی در کشورهای شرقی از باغ سازی ایران الهام گرفته است ، در این اسلام کاشتن درخت پسندیده و از بین بردن و قطع بی مورد آن نکوهیده شمرده شده و در این مورد احادیث و روایات فراوانی در دست است
مقدمه ای بر پیشینه تاریخی باغ ایرانی
شعر و ادب هنرهایی تزئینی ایرانی خواه از زمان هخامنشیان و خواه از زمان سامانیان و دوره اسلامی ، همیشه سرشار از احترام و علاقه به طبیعت است . در باغ – این طبیعت از پیش اندیشیده – راه به انسان و طبیعت در نهایت هماهنگی است . باغ به کمک اشکال منظم هندسی رابطه میان طبیعت و دنیای درونی تصور می شود . باغ مفهوم عرفانی و مذهبی طبیعت و نظم جهان را منعکس و مفاهیم فضاها را مطرح می کند . قرآن کریم در آیه های متعددی ، خوشی های بهشت را توصیف می کند و شادی و لذت عمیق کسانی را که به خدای خویش ایمان آوردند و سرانجام آرامش ، برکت و آسایش یافتند و برای همیشه در باغهایی جای گرفتند که آب از زیرآنها جاری است . در سایه های خنک و برای همیشه ، اراسته به چشمه های سرشار، باغ ایرانی نه تنها جای امن و آرام که در عین حال جایی است برای تفکر آرام یا مذاکرات فلسفی . جایی است برای تأمل و تحقیق ، جایی که روح خسته آدمی می تواند تازه شود و آرامش یابد و منظره هایی تازه بر او مشکوف گردد . نیلوفر آبی در سراسر اعصار و در تمامی آسیا یک نماد مقدس آسمانی بود . آرایش معماری در سراسر اعصار ، منحصر به گل و گیاه بوده و می باشد . تعریف و واژه شناسی : باغ ایرانی آن گونه که از ایده و تعریف آن بر می آید گذشته از فضایی عملکردی که مردمان در آن دمی بیاسایند و تفرج کنند ، خود مفهومی نقش بسته بر سرزمین و برآمده از فرهنگ و شکل گرفته در آداب و رسوم مردمان است . باغهایمان در گذشته از اندیشه های شکل گیریشان ، دورنمایی از آرمانهای انسان ایرانی اند ، چه به آنگاه که با حفظ تقدیس آب را چنان در باغ میگرداندند تا باغشان نیز نماد تفکر و اندیشه و عناصر هستی بخششان گردد و چه زمانی که بیش از همیشه باغ را تمثیلی از بهشت برین می دانستند و تمنای جاودانگی را در باغ تجربه می کردند. واژه باغ معادل پردیس است که از کلمه « پایری د آزا » ( به معنی محوطه محصور و مدور باغ ) از بوستان ریشه گرفته است که معرب آن« فردوس است . باغ ایرانی به عنوان گونه ای از معماری برون گرای ایرانی در منطق و اصول شکل گیری فضا ارتباطی نزدیک با معناری درون گرا ( حیاط دار ) دارد . اصول باغ ایرانی از عقاید اسلامی نیز متأثر است . واژه پردیس به همان باغهای پیرامون خانه ها گفته می شده است . علامه دهخدا درباره معنی واژه پردیس می نویسد : پردیس لغتی است ماخوذ از زبان مادی به معنی باغ و بوسان که این واژه در پهلوی ، پالیز شده و در فارسی دری هم به کار رفته است . باغ هم واژه ای فارسی که در پهلوی هم به همین شکل به کار رفته است . در وصف بهشت ، آیات و احادیث زیادی وجود دارد به طوری که در آن تصویر باغهایی زیبا و بس بزرگ با درختان تنومند و آبشارهایی دلپذیر و کاخهای شکوهمند با ستونها و سقف هایی بلند به دست می دهد و این بهشت دارای حوض بزرگی است و نهرهای زیادی در آن جاری است . آیات دیگری نیز در وصف بهشت آمده که گاهی آن را فردوس یا جنت نامیده اند در یک مورد نیز بهشت ، ارم نامیده شده و آن بهشتی است که روی زمین ایجاد شده بود . به همین جهت همواره باغهای زیادی در ایران با نامهای باغ ارم – باغ رضوان – باغ فردوس – باغ مینو و باغ جنت وجود دارد که مفاهیم همگی آنها کنایه از بهشت است . مرحوم دکتر محمد کریم پرنیا ، باغ ایرانی را به پیوند فرخنده زیبائی و سودمندی می نامد . عناصر باغ ایرانی : عناصر اصلی که شامل چهار عنصر ( زمین ، آب ، گیاه و فضا ) هستند وقتی در منظومه فکری معماری ایرانی و با چهارچوب مفهوم و ایده باغ در کنار هم قرار می گیرند ( باغ ) را شکل می بخشند . در رابطه با زمین که یکی از عناصر اصلی باغ است به جزء شکل موقعیت های کلی ، عوامل ویژگی های دیگری همچون جنس خاک شیب و اختلاق سطح ، قابلیت آبیاری و حاصلخیزی نیز اهمیت دارد . باغ ایرانی ممکن است در یک سطح با شیب ملایم و یا زیاد ساخته شود و در صورت قرارگیری در زمینی با شیب زیاد ، معمولاً شکل باغ تحت تأثیر شکل زمین قرار گرفته و در چند سطح ساخته می شود . در این حالت امکان ایجاد آبشر ه آبشار میسر خواهد بود . آب نیز که از عناصر اصلی باغ ایرانی است دست کم از سه جنبه مفهومی ، کارکردی و زیباشناختی در باغ حضور دارد. در بیشتر موارد قناتها و یا چشمه ها منبع اصلی تأمین آب باغ بوده اند و در بسیاری از موارد میزان آب و نحوه مدیریت و تقسیم آن در گذشته که معمولاً نیز بسیار دقیق صورت می پذیرفته تعیین کننده مساحت باغ بوده است . علاقه وافر ایرانیان در به کارگیری آب در باغ باعث شده تا آنها آب را به شیوه های گوناگون در باغ به حرکت در آورده و بر زیبایی و لطافت آن بیفزایند . گیاهان در باغ ایرانی گذشته از جنس و گونه از نظر محل قرارگیری ، طرح کاشت زیبایی و سودمندی بسیار قابل ملاحظه است . گیاهان در باغ ایرانی با اهداف متفاوتی از جمله سایه اندازی ، محصول دهی و تزئین باغ و ... به کار می روند و از آنجا که سودمندی یکی از اصلی ترین ویژگی های باغ سازی ایرانی است با بیشترین حجم گیاهان باغ ، درختان میوه و پس از آن درختان سایه افکن تشکیل می دادند . به همین نسبت گیاهان تزئینی به میزان کمتری در باغ به چشم می آیند و آخرین حلقه از عناصر چهار گانه باغ ایرانی فضا یا فضای معمارانه است .در باغ ایرانی بناها ( فضای بسته ) و فضای باز با هم تلفیق گردیده و جدای از یکدیگر نیستند و حتی شاهد آنیم که آب نیز حضور و جریان خود را در میانه بناها اعلام می نماید . در میان عناصر چهارگانه ای که باغ را شکل می بخشد ( فضا) عنصری معمارانه است که وظیفه دراد تا محیطی انسانی را ایجاد کند . در تقسیم بندی و بر اساس مقیاس می توان فضاهای باغ را به گروه هایی همچون فضاهایی اصلی مانند سر درخانه ، کوشک ، شاه نشین و یا بالاخانه و فضاهای فرعی که مجموعه فضاهایی کم اهمیت تر باغ همچون حمام ، فضاهای جنبی ، خلوتها و ... را شامل می گردند تقسیم کرد. فضاهای اصلی در هماهنگی با ساختار هندسی همواره در نقاط مهمی که هندسه باغ مشخص می نماید قرار می گیرند . از نظر ویژگی های کالبدی نیز می توان فضاهای باغ را تقسیم بندی کرد . این تقسیم بندی مبتنی بر فضاهای باز ، نیمه باز و بسته بوده و بر اساس آن می توان ساختار فضایی و کالبدی باغ را باز شناخت و در عین حال به این دلیل که بسیاری از تغییرات که در طول زمان در فضا باغ حادث می گردد حاصل تغییرات جانبی و جداره های باغ است ، روند توسعه و سیر تکامل فضایی – کالبدی آن را مورد بررسی دقیق تر قرار داد . هندسه ، ساختار و نظام : مهمترین ویژگی و شاخصه باغ ایرانی فضای به غایت هندسی ، منظم وار و از پیش طراحی آنهاست . این شالوده هندسی در انتزاع مفاهیم ، مبانی و عناصر شکل دهنده باغ و نحوه ترکیب این عناصر و اجزاء که در نهایت به ارائه شکل کلی آن می انجامد نقش دارد . از سوی دیگر مجموعه ای از نظامها را نیز می توان بازشناخت که در شکل گیری باغ مؤثرند . این نظامها اساس فکری ، آداب طراحی و نحوه زندگی و حیات مردمان تا رویش های نظم بخشی به فضاها را شامل می گردند . هندسه و ساختار : طرح باغ ایرانی براساس توجه و کاربرد خاص مربع ترکیب کلی و اجزا آن استوار است و این خصیصه شخصیت متمایز باغ ایرانی را تشکیل می دهد . تأثیرگذاری هندسه در باغ ایرانی که در پیوند فضاهای بسته و باز شکل می گیرد در تمامی عرصه ها به چشم می خورد . ساختارهای هندسی در باغ و تناسبات کلی ، حصارها ، محورهای اصلی و فرعی ، ردیف درختکاری ، جویهای آب و نحوه حضور و عبور آب و به طور کلی به هندسه مسلط در باغ می پردازد . ساختار کالبدی باغ ایرانی : محیط بیرونی باغ عمدتاً به شکل مربع کامل یا مستطیل است و با دیوار نسبتاً مرتفعی محصور است . ارتفاع دیوراها با توجه به جنبه های ایمنی و عوامل اقلیمی در هر محل متفاوت است . دیوار فضای باغ را به طور کامل مشخص از محیط پیرامون جدا می کند . دیوار بر جدایی دو عرصه فضای بیرون فضای درون باغ تأکید میکند . درختانی که در حاشیه دیوار باغ به تبع هندسه آن کاشته می شود نیز همگی همسو با هندسه دیوار باغ بوده و بر نقش آن به عنوان یک چارچوب می افزاید . فضای کلی درونی به ما تبعیت از ساختار هندسی و با خطوط عمود بر هم به فضاهای جزئی تر تقسیم می شود که این دو محور فضای باغ را به 4 قسمت تقسیم می کند . یکی از دلایلی که از مربع یا مسطیل در طرح باغ استفاده میی شود بحث جاری شدن آب در جاهای باغ و حرکت در چهارجهت است هر بخش از باغ که به شکل مربع یا مستطیل است به مربع های کوچک تقسیم می شود . در هر راس این شبکه مربعی یک درخت که عمر طولانی تری دارد کاشته می شود و در این شبکه هر مربع به مربعهای کوچکتر تقسیم و در هر راستا درختان با عمر متوسط و به همین ترتیب درختان با عمر کوتاه در رأس مربعهای میان آن ها کاشته می شود . این نظم هندسی به قدری دقیق است که با نگاه کردن به هر طرف ردیفهای منظم درختان دیده می شود و امکان نورگیری منظم همه درختان فراهم می شود ، تا ناگهان قسمت اعظمی از باغ خالی از درخت نشود . جلوه باغ در فرهنگ ایران : باغ مفهومی نقش بسته بر سرزمین و برآمده از فرهنگ و شکل گرفته در آداب و رسوم مردمان است . دور از ذهن نیست اگر تصور کنیم که باغهایمان نیز گذشته ازاندیشه های شکل گیریشان ، دورنمایی از آرمانهای انسان ایرانی اند . چنانچه با حفظ تقدیس ، آب را چنان در باغ می گرداندند تا باغشان نماد فکر و اندیشه و عناصر هستی بخششان گردد و چه به زمانی که بیش از همیشه باغ را تمثیلی از بهشت برین می دانستند و تمنای جاودانگی را در باغ تجربه می کردند . باغ در حوزه فرهنگی بیش از هر چیز در ادبیات و شعر پارسی ، معماری و هنرهای ایرانی به چشم می خورد . از این روست که باغ در شعر فارسی از دیرباز اهمیت و جایگاه خاص خود را داشته است . نقش باغ در هنرهای وابسته به معماری همچون کاشیکاری و تزئینات دیگر به عیان می توان دید . چنانچه در صنایع و هنرهای دستی نیز این حضور همیشگی و جاودانه بوده است و تأثیر عمیق باغ بر مهمترین هنرها همچون مینیاتور باغ در فضاسازی این از نقاشی ها تأثیر عمیق خود را بر جای گذاشته است . در مبحث جلوه باغ در هنر و فرهنگ ایرانی نباید از اندیشه ها و منظومه های فکری ایرانیان و نیز شناخت جامعه ، مردمان، اقوام و عام و خاص ایرانی غافل شد و شایسته است تا آن جلوه و آن حضور را بیش از هر کجا در ساختارهای فکری ، فرهنگی و اجتماعی ایرانیان جستجو کرد . کیفیت فضایی باغ ایرانی : ساختار هندسی دقیق کالبد باغ ایرانی را تعریف می کند و این ساختار هندسی موجب پیدایش کیفیتهای فضایی خاص در باغ می شود از سویی وجود چشم انداز اصلی به شکل مستقیم و کشیده در محور طولی باغ و کاشتن درختان بلند در دو طرف آن نقش اساسی در ایجاد پرسپکتیوی دارد که باغ را طولانی تر جلوه گر می سازد . از سوی دیگر شیب طبیعی که در اکثر باغهای ایرانی مورد استفاده قرار گرفته موقعیت مناسبی را برای قرارگیری کوشک در نقطه مرتفع باغ فراهم ساخته است . از نظر بینایی انسان وقتی در نقطه کم ارتفاع قرار گیرد فاصله خود را تا نقطه مرتفع کمتر و احساس می کند تا زمانی که همان فاصله از نقطه بلند می نگرد همین تفاوت زاویه دید انسان در جهت بالاتر و یا پیین تر از خط افق باعث می شود که کوشک از سوی سر در ورودی باغ نزدیک به نظر آید و بیننده را به حرکت به سوی آن و طی این مسافت به ظاهر کوتاه ترغیب کندو هنگامی که ازکوشک به باغ می نگرد این فاصله طولانی تر به نظر آمده و وسعت بیشتری به باغ می بخشد مانند باغ شاهزاده در ماهان کرمان . یکی از ویژگی های معماری در باغ ایرانی تلفیق بنا و باغ است و آن گاه آنچنان به هم آمیخته اند که نمی توان احساس کرد که کجا باغ سازی خاتمه یافته و کجا آغاز شده است. عنصر مهمی مانند آب که در جویها جریان دارد مسیر خود وارد کوشک شده و به طور نمایانی در معرض مشاهده قرار می گیرد و سپس از آن خارج می شود عبور مسیر جریان آب از داخل بنای کوشک و امتداد یافتن آن در فضای باغ چنان هنرمندانه فضای بیرون و درون را به هم وصل میکند که هیچ انفصالی میان این دو حس نمی شود و انتقال صدا از فضای خارج به داخل نیز این حس را تشدید می کند . در احداث باغهای ایرانی که غالباً در دامنه تپه ها قرار دارند اصول مستقیم هندسی و ردیفها و زاویه های منظم رعایت می شود. در محوطه سازی آنها تقسیمات متقاطع و صلیب وار انجام گرفته و جویها و حوضها در وسط آنها ساخته می شود . وجود جویهایی متقاطعی که باغ را به چهار قسمت تقسیم می کند به صورت یک کیفیت عرفانی در آمده بر اساس افکار بسیار قدیمی آسیا در تصور عالم موجود و تقسیم آن بر چهار منطقه که معمولاً چهار رودخانه بزرگ آنها را از هم جدا می کند . اصلی ترین عاملی که همواره به باغهای ایرانی حیات بخشیده آب جاری بوده که در چهار باغ ها و جوبیارها و جویهای کم شیب و مارپیچ به حرکت در آمده و منظره و هوای باغ را دلپذیر می کرده اند است براساس ویژ گی های اکولوژیکی در کشور ما که بیشتر مناطق آن خشک و کم آب است برای ایجاد محیطی آرام و خنک چاره ای جز احداث جویهای آب در طول تمام باغ نمی باشد که معمولاً در تقاطعها این جویها به حوضچه ها تبدیل می گردند . این جویها غالباً از حوض خانه عمارت باغ آغاز و در فاصله های منظم با استفاده از شیب طبیعی زمین با تکرار آبشارها به داخل حوضچه ها روان می گردد . آبنماها بیشتر در مقابل عمارت باغ احداث می گردد و معمولاً بعد اصلی آن در جهت طول ساختمان و به شکل های مستطیل و مربع – چند ضلعی و بیضی است . گاهی در داخل عمارتهای باغهای قدیمی هم آبنما ساخته می شود .که اصطلاحاً به آن حوض خانه می گویند .باغهای ایرانی را می توان در یک تقسیم بندی کلی از لحاظ طرح به 2 دسته تقسیم کرد : باغهایی که دو محور موازی اصلی دارند و کوچه باغهای فرعی این دو محور با زاویه 90 درجه قطع می کنند مانند باغ دلگشا در شیراز . باغهایی که دو ، سه ، یا چهار محور مضاعف و موازی دارند و در مرکز باغ از یکدیگر می گذرند مانند باغ جهان نما و باغ سلطان آباد در شیراز . جایگاه باغ در شهر ایرانی : شهرهای ایرانی همواره پذیرای حضور باغ در اشکال گوناگون خود بوده اند و در هر کجا بسته به محیط اقلیم و فرهنگ شکل خاصی را پذیرفته است . شکل گیری شهرهای تاریخی ایران و رشد و توسعه آنها با توجه به ژرف به بحث باغ و باغ سازی چه در رابطه ساختاری میان باغ و شهر و چه در استفاده از باغ و عناصر مهم باغ سازی در پیکره شهر صورت پذیرفته است . باغهای ایرانی اکثراً در مناطق گرم و خشک و کم آب ساخته شده و دلیل احداث آنها در چنین مناطقی وجود چشمه های طبیعی و یا کاریز است . برای ایجاد باغ در صورت وجود آب که اصل اساسی می باشد دو اصل دیگر هم در همه نواحی ایران مورد توجه بوده است: زمین شیب دار برای تسهیل آبیاری باغ 2. خاک حاصلخیز و بارور شکل باغ در ایران از دیرباز تا کنون با چگونگی طبیعت و هوا و میزان آب تناسب کامل داشته است .گاه برای احداث باغی در زمین مناسب از نقاط دور دست آبی را که با ایجاد کاریزی به دست می آورده اند در جدولها و جویهای منظم به آن باغها می رسانده اند . در نتیجه همواره کوشش می شود که از آب بیشترین بهره به دست آید و در واقع اهمیت آب در باغهای ایرانی بیش از هر عامل دیگری است و طرح باغها به صورت تقریباً یکنواخت و همانند در بیشتر شهرهای ایران دیده می شود که تابع و متناسب با همین نیاز است جدول بندی و جوی سازی منظم باغهای ما خود دلیل جلوگیری از هدر رفتن آب است و می توان گفت چگونگی آبیاری و لزوم جلوگیری از هدر رفتن آب طرح باغها را تعیین می کند و این طرحها اکثراً به شکل مستطیل و دارای دو خیابان اصلی به صورت صلیب و برای آبیاری سایر قسمتهای جوی های آب در وسط و یا طرفین این خیابانها ساخته می شود . یکی از شیوه های باغی ، باغ در زمینهای مسطح و بیشتر در پیرامون مظهر قنات احداث می شود و انگیزه آن کار این است که جریان دائمی کاریز در مسیر خود برای رسیدن به زمینهای زراعتی درختان را نیز سیراب سازند و نوع دیگر باغی که در دامنه کوه احداث می گردد و ساختمان آن در بالاترین نقطه باغ و زمین آن به صورت همه پلکانی است و آبشارهای از هر طبقه دیگر سرازیر است . باغ ایرانی همواره با دیواری محصور است که هم خلوت گاهی برای آرامش و گوشه نشینی و هم حفاظتی برای تأمین امنیت باشد . در باغهای ایرانی ، فاصله میان محورها موازی معمولاً تخته زمینی است که در بعضی جاها برای کاشت گیاهان چهار فصل استفاده می شود و به آن کرت می گویند و در بعضی دیگر در صورتی که زمین شیب دار باشد مانند باغ شاهزاده در ماهان به ایجاد آب نما و آبشار اختصاص می یابد . در میان کرت ، بوته های بلند که چشم انداز ساختمان باغ را بپوشاند کاشته نمی شده است . کرتهای دو سوی خیابانهای باغ را که بیشتر به صورت چهارتخته آرایش می شود ، با نهال های میوه پر می کردند و در چند باغچه آن ، سبزیکاری و گاهی سیفی کاری می کردند .
آب در باغ های ایرانی
نقش آب در معماری
نقش آب در شکل گیری نخستین زیستگاه های انسانی پاسخی است به یک نیاز زیستی. اما وقتی فراتر از یک نیاز، خانه سازی و بنای مجموعه های مسکونی بار فرهنگی می گیرد، معماری پدید می آید و آب در زندگی انسان جایگاه هنری پیدا می کند و از خلاقیت هنرمندان و معماران مایه می گیرد. درک مفهوم آب در معماری همان درک معماری آب است. درک قوانین فیزیکی رفتار آب، احساسات ما در مقابل کنش و واکنش آب و مهمتر از همه نقش و تمثیل و ارتباط آن با زندگی انسان ها است. آب استعاره ای متناقض است و به همراه خاک، آتش و هوا، عناصر چهارگانه تشکیل دهنده جهان هستی به شمار رفته است.
آب یکی از عناصر طبیعی به شمار می رود که ماهیتی تغییر ناپذیر دارد. هرجاکه ظاهر می شود، کاربرد آن باید منعکس کننده برداشت طراحان و سازندگان از طبیعت باشد. دسترسی به منابع آب از دیرباز به عنوان یکی از مهم ترین عوامل موثر در مکان یابی شهری مورد توجه بوده است. بررسی کلی جغرافیایی شهرهای ایران به خوبی وابستگی میان زندگی شهری و دسترسی به منابع آب را نشان می دهد. فلات ایران به دلیل تنوع اقلیمی و چشم انداز محیط طبیعی درهمه جا از منابع آب سطحی مطمئن برخوردار نیست، زیرا همان طور که آب های سطحی زمین، چون دریا و رودخانه و دریاچه در معماری و به وجود آمدن آن نقش دارد، دربسیاری از مناطق که از این منابع سطحی به دورهستند، نیاز مردم از راه منابع زیرزمینی، چون قنات و چاه ها حاصل می شود. .
ساحل رودخانه ها بستر پیدایش و رشد بیشتر فرهنگ های کهن جهان است. در ایران نیز هرجا رودخانه ای جاری بوده، به سرعت و شتاب فرهنگی افزوده است وخود نیز در درون فرهنگ جا باز کرده است. و باید گفت آب در گذشته های بسیار دور باعث به وجود آمدن مراکز حیاتی و روش اقتصادی وشهرنشینی بوده است.
پیش از ظهور اسلام، در ایران، معماری در کنار آب و دردامن طبیعت بدون آنکه آن را مخدوش سازد، حضور خودرا اعلام می کند ونقش آب بیشتر نقش تجردی است. نیایش گاه ها و معابد وآتشکده ها درکنار آب و درنهایت احترام به وجود آب شکل گرفت. گویی آب گذزگاه انسان برای ورود به دنیای دیگر بود. آب نقش معنوی خود را در معماری ایران نشان داد، به گونه ای که گردش آب نمایش تجردی آب درطبیعت است وتمام جوهر وخواص آب به صورت مجرد که ظاهرا جنبه نمایشی پیداکرده و در نیایش آب منظور بوده است.
پس رودخانه ها وچشمه ها و دریاچه ها دارای جایگاه آیینی و اعتقادی بودند. این جایگاه به خودی خود شکل نمی گرفت. ساخت و وجود بنای مکان ها بود که باورها و افسانه ها و آداب و رسومات را متجلی می ساخت. آب هایی که از دهانه سراب های بزرگ از دل کوه و درون غار و ازمیان سنگ وخاک بیرون می زند و روی زمین جاری می شوند، چشمه های کوچک و بزرگی هستند که ازمیان سنگ وصخره می جوشند و درساخت بناهایی که در اطراف آنها ساخته می شود نقش مهمی دارند. و در اینجا می بینیم که دو عامل آب وصخره در امر احداث بناهای بوجود آمده نیز مدخلیت دارند. پس همانطور که آب در ساخت باغ نقش دارد، باغ نیز در به وجود آمدن شهر نقش خود را ایفا می کند. تحولات مربوط به شهرها و رابطه ساختار میان باغ وشهر آن چنان است که می توان از سویی باغ را شهر و شهر را باغ نامید و از سوی دیگر باغ را به مثابه کارگاه طرح اندازی شهز تلقی کرد که نمونه این مطلب را می توان درگفتار ، سیاح دوره تیموری بیان کرد که رابطه ساختاری میان باغ شهر در آن شهر موقت که درازای سراپرده ها وخرگاه ها وخیمه هارا به روشنی بازسازی کرده است.
نمونه دیگر این باغ شهر را در اصفهان می توان دید و چهارباغ و کو چه هایی که در جهات مختلف آن امتداد داشت و این یکی از اصول طرح اندازی شهری بود.
در ایران باستان، معماری به سوی آب حرکت می کند و درکنار آن آرام می گیرد. ولی در دوره اسلامی آب در معماری حالت کاربردی پیدا می کند و معماران آگاهانه سعی می کنند تا به طبیعت تسلط یافته و آن را به نظم بکشانند و باشناخت قوانین فیزیکی و رفتار آب و درک نقش و تمثیل و ارتباط آن با انسان آب را به درون معماری بکشانند. آب در شکل های هندسی در اکثر بناها متجلی می شود و به نوعی مرکزیت وحدت معماری در آب شکل می گیرد. حرکت پرموج آن در مفاهیم مذهبی و ادبی هنری در فرهنگ ما جاری می شود. به این ترتیب آن چنان در ساخت و ترکیب بناهای ما وارد می شود که عملانمی توان آن را ازشکل ساخته شده جدا دانست. آب در مرکز کوشک ها وباغها و غیره ظاهر می شود. در مناطق کویری، آب کمیاب و زندگی بخش سبب شکل گیری معماری آب انبار ها و پایاب ها و رباط ها و یخچال ها می شود. و به گونه ای دیگر خودرا نشان می دهد.
آب در باغ و کوشک، نهر ها و آب نماها و جویبار و حوض و استخر و فواره ها را به وجود می آورد و هرکلام از اینها نمایانگر تسلط انسان به طبیعت است. تا تمام اینها را درکنار خود به نمایش بگذارد. آب در معماری حوض ها به عنوان سمبل آب راکد استفاده می شود و به اشکال هندسی منظم، عامل تکمیل کننده بنا می شود.
حوض های جلو بناها مکمل معماری شده و مانند آیینه آنها را در خود منعکس می کند. حوض هایی که در معماری مساجد شاهد هستیم نیز غیر از نقش تطهیر، جنبه نمادین پیدا کرده و آب هم نماد زندگی و هم نماد مرگ را به وجود آورده است. و انسان را هم از نظر جسمی پاک می کند و هم از نظر روحی و به طور کلی اینجاست که درک مفهوم آب در معماری همان درک معماری آب است.
نقش آب در معماری ایران باستان
در ایران باستان آب پیامآور روشنایی و پاکی به شمار میرفت و از ارزش زیادی برخوردار بود. شاید به علت اینکه ایران کشوری کمآب بوده، این مایع حیاتی بین ایشان قدر و منزلتی والا داشته است. آب در نزد ایرانیان نه تنها برای رفع نیازها مورد استفاده قرار میگرفته، بلکه از لحاظ معنوی و روحی نیز تاثیر بسیاری داشته است. آب با قابلیتهای مختلف خود مانند حیات، تازگی، درخشندگی، پاکیزگی، رونق و رواج روشنایی، سکون و آرامش و تحرک، احساسهای متفاوت در روح و روان انسان گذارده است. به همین دلیل همواره در مکانهایی که ساخته دست بشر هستند، به صورتهای مختلف برای خود جا باز کرده است.
این مساله در رابطه با مکانهایی مانند پارک یا باغ بیشتر چشمگیر است. زیرا عنصر آب به عنوان یکی از زیباترین زمینههای دید و یکی از موارد تکمیلی فضای سبز مورد استفاده قرار میگیرد. البته در این مکانها وجود آب برای پاکیزگی محل و آبیاری درختان و گلها یا استفاده برای سرویسهای بهداشتی، ضروری و پراهمیت است.
در سدههای گذشته ایرانیان باغها را بیشتر در زمینهای شیبدار احداث میکردند و با ایجاد پلکان در مسیر آب، جریان ملایم آب، تند و پر سر و صدا میشد.اصلیترین عاملی که همواره به باغهای ایرانی حیات میبخشید، آب جاری بود که در چهارباغها، جویبارها و جویهای کمشیب و مارپیچی به حرکت در میآمد و هوای باغ را مطبوع و دلپذیر میساخت. در باغهای تزیینی که به حوضها میپیوست، جدول ها معمولا با سنگ و آجر ساخته میشد. در کف آبنماها و بیشتر جاهایی که آب در جریان بود، اغلب تخته سنگی با تراش سفیدرنگ یا با طرحهای مختلف کار میگذاشتند که به موج آب، جلوه زیبایی دهد.باغهای قدیمی ایران اغلب در مناطق گرم و خشک و کمآب ساخته شدهاند و دلیل احداث آنها در چنین مناطقی، وجود چشمههای طبیعی و یا کاریز است
وسعت هر باغ بستگی به حجم و مقدار آب موجود برای آبیاری آن دارد. باغهای شهرهای خشک و کویری به علت گرمی هوا در تابستان، همواره اهمیت خاصی داشتهاند که از آن جمله باغهای کاشان را میتوان نام برد. باغ فین کاشان که از باغهای معروف دوره صفویه، زندیه، قاجاریه و همچنین زمان ما است به علت وفور آب چشمه سلیمانی و حوض و استخر و فوارههای فراوان و درختان کهنسال و عمارتهای تاریخی، همواره جزو معرف ترین و پرجاذبه ترین باغهای کشور ما بوده است.
در باغهای ایرانی، برای ایجاد محیطی آرام، خنک و پرسایه، چارهای جز احداث جویهای آب در طول تمام باغ نبوده است و معمولا این جویها در تقاطعها به حوضچه تبدیل میشدند. آب از جویها که اغلب از حوضخانه عمارت باغ آغاز و در فاصلههای منظم با استفاده از شیب طبیعی زمین با تکرار آبشارها به داخل حوضچهها روان میشد.
آبنما که از ضروریترین عناصر ایجاد باغ محسوب میشد، بیشتر در مقابل عمارت باغ احداث میشد و بعد اصلی آن در جهت طول ساختمان و به شکلهای مستطیل، مربع، چند ضلعی و دایره بود. گاهی در داخل عمارتهای باغهای قدیمی نیز آبنما ساخته میشد که در اصطلاح به آن محل، حوضخانه میگفتند. ساکنان باغ در روزهای گرم تابستان، به ویژه هنگام نیمروز، در کنار آبنما به آسایش میپرداختند
آب و روانشناسی
انسان مجموعهای است پیچیده از روح و ذهن و جسم. همانگونه که جسم آدمی به غذا نیازمند است، ذهن و روح او نیز طالب عناصری است که به او آرامش ببخشد. در جامعه شهری که ساختمانهای بلند و خیابانها و زندگی ماشینی همه جا را احاطه کرده است، جلوههای زیبایی و هنر، بهترین پناه برای روح خسته و آرامشطلب آدمی است.امروزه در شهرها شاهد عناصری با بافت سخت مثل بتن و ... به جای عناصر طبیعی (پوشش گیاهی) هستیم. لذا باید با بهکارگیری عناصری که بافت نرم دارند، گوشه عزلت و زیبایی فراهم کرد تا به روان انسان آرامش بخشید. این مکانها میتوانند پارکها و باغهای شهری باشند. آب یکی از این عناصر به شمار میرود و چه در حالت سکون و چه در حالت حرکت نوازشدهنده روح انسان است. حرکت و موسیقی آب، در جلوهگری بیشتر فضای سبز نقشی در خور توجه دارد. میتوان آب را به صورت جویبار و چشمه برای نقاط آرام و بی سر و صدا و به صورت آبشار و فوارههای بزرگ برای نقاط پرازدحام و شلوغ طراحی کرد.
آب و انعکاس سطح آب ساکن
با انعکاس نور مانند آینه عمل میکند و پدیده های اطراف خود را با چرخش 180 درجه نمایش میدهد، همچنین انعکاس پوشش گیاهی در آب و تابش نور خورشید روی گیاهان آبزی موجود روی آب، تصویر زیبایی برای بیننده به وجود میآورد. آب در حال حرکت نیز منعکسکننده امواج نور در فضاست؛ مانند نوری که از یک جویبار روان روی برگ درختان منعکس میشود.
آب و تاثیر آن در کاهش درجه حرارت و افزایش رطوبت:آب در پارکها و باغها به هر یک از صور مختلف، خود به نحوی در متعادل کردن درجه حرارت هوا، تامین رطوبت نسبی برای گیاهان و ایجاد طراوت، موثر است. مجموعه این عوامل از یکنواختی و خشکی محیط میکاهد.
طراحی آب در سبکهای مختلف
جذابیت آب از دیگر عناصر موجود در پارک بیشتر است. آبنما عنصری است که اگر در پارکها خوب و کامل طراحی شود. ترکیب مناسبی ایجاد مینماید و اگر به طور صحیح مورد استفاده قرار نگیرد. باعث ضایع شدن شیوه طراحی خواهد شد. برای احتراز از بروز چنین مشکلاتی باید با احتیاط عمل کرد.آبنماها را میتوان به دو صورت منظم یا غیرمنظم طراحی کرد.
منظم (Formal) _ منظور از طراحی منظم، دادن شکل کاملا هندسی به آبنماها و آبراهههاست. این نوع آبنماها وقتی در یک چشمانداز که به شیوه منظم طراحی شده است، قرار گیرند، بهترین نمای خود را نشان میدهند. اشکال به حالت قرینه و کلاسیک به کار میروند. چشمهها و مجسمهها شکل مشخصی دارند و مواد به کار رفته، سنگ و بتنهای صاف و منظم است. البته از فایبرگلاس هم در اندازههای دلخواه و به فرم منظم میتوان استفاده کرد. آبنماهای منظم وقتی که دارای لبه برجسته باشند، جذابیت بیشتری دارند. چرا که نشستن روی لبه برجسته استخر جالب است و از طرفی برای کودکان امنیت دارد. در باغها و پارکهای کوچک شهری، بهتر است که آبنما به شیوه منظم طراحی شود
.غیرمنظم (Informal) - آبنماهای غیرمنظم میتواند از اجسام قالبریزی شده و ظروف با اشکال غیرهندسی و خیالی و یا سنتی ساخته یا به فرم آزاد با پیروی از آبگیرهای طبیعی طراحی شود. در این صورت آبنماها دارای گوشههای راست و دیوارهای عمودی و حاشیههای منظم و دستساز نیستند. یا دست کم در ظاهر این طور به نظر میآیند. برای ساخت آنها، بیشتر از سنگ و خاک و گیاهان بومی استفاده میشود. برای ایجاد آبنماهای طبیعی باید فضای کافی وجود داشته باشد. پس از مشخص شدن سبک طراحی پارک، مساحت و فرم استفاده از آب (جاری - ساکن) تعیین میشود. وسعت کل آب بستگی به مساحت پارک و شرایط اقلیمی منطقه دارد.در مناطقی که آب و هوای خشک دارند، باید پرش آب (فواره، آبشار) بیشتر باشد. در صورتی که برای آب و هوای مرطوب، ریزش و پرش آب حتیالامکان باید کمتر شود. در مناطقی مثل تهران بهتر است حدود 25درصد از مساحت کل پارک به آب و آبنماها اختصاص داده شود.برحسب شرایط، توپوگرافی زمین و هدفهایی که از ایجاد آبنما وجود دارد، اشکال مختلفی از آن ساخته میشود. شکل و تعیین محل آبنما خود بستگی به موقعیت زمین و هماهنگی با دیگر عوامل باغ، همچنین سلیقه و ابتکار طراح دارد.
استخر
استخر شنا در باغهای خصوصی احداث میشود و در پارکهای عمومی، استخرها نقش آبنما را دارند و در بعضی موارد، برای بازی از آنها استفاده میشود. مانند استفاده از قایقهای موتوری و پایی. اینگونه استخرها در اوایل قرن بیستم به شکل مستطیل، بیضی یا به اشکال هندسی منظم ساخته میشدند. در قرن حاضر، در طرح اینگونه استخرها تجدیدنظرهایی شده و اشکال هندسی نامنظم با خصوصیات بهاشتی بیشتر، تزیینات نوری و تولید امواج در آب، تفنن خاصی را به همراه آورده است. به طورکلی عمق استخرها برحسب موارد استفاده و سن استفادهکنندگان، متغیر است. برای احداث استخر ابتدا مکان مناسبی در نظر گرفته میشود. این مکان باید از هر نظر برای بازدیدکنندگان جاذبه داشته باشد. علاوه بر آن روباز و آفتابگیر و حتیالمقدور کمشیب باشد
آبنما
حوضچهها یا حوضهای کمعمق که اغلب در آنها فوارههای متعدد و چراغهای رنگین تعبیه میشود به آبنما معروف هستند. عمق آنها تا 60 سانتیمتر است و برحسب شکل و فرم طراحی شده، با مصالح ساختمانی مختلف ساخته میشوند. گاهی در کناره آنها از لکههای گلکاری یا جعبههای گل استفاده میکنند. میتوان در داخل یا کنار آلاچیقها آب نماهای کوچکی احداث کرد.
چشمه
با استفاده از خصوصیات طبیعی، چشمههایی را در پارکها و باغهایی که به شیوه طبیعی و کلاسیک احداث شدهاند، طراحی میکنند. ایجاد چشمههای کوچک به طور مصنوعی به نحوی به لطافت و زیبایی فضای پارک میافزاید. در صورت امکان مسیر و حرکت آب را به صورت کانالهای زیرزمینی درمیآورند تا از یک نقطه به صورت مظهر ظاهر شود. حوضچه کوچکی نیز در کنار مظهر ایجاد میکنند تا حالت طبیعی به چشمه بدهند. چشمهها را باید با توجه به انواع طبیعی آن، با جریان تند یا ملایم، با در نظر گرفتن وضع توپوگرافی زمین با سرعت کم یا زیاد آب طراحی کرد.
برکه
برکهها یا باغچههای آبی احداث برکه بر تلطیف هوای پارک و زیبایی آن بسیار موثر است.به اشکال منظم و غیرمنظم با اعماق مختلف در نزدیکی منطقه جنگلکاری، در وسط پارک یا در کنار سطوح گلکاری وسیع ساخته میشود. برای این منظور در قطعه موردنظر خاکبرداریهایی با اعماق مختلف و اشکال نزدیک به حالت طبیعی انجام میدهند. برای تامین آب برکه از کانالهایی آب را به آن وارد میکنند که این کانالها میتوانند جنبه تزیینی داشته باشند و به صورت آبشار و جویبار طراحی شوند. در برکهها ضمن اینکه آب راکد است متحرک هم هست تا گیاهان از موهبت طبیعی ساخته شده به دست بشر برخوردار شوند. گیاهانی که در داخل یا نزدیک برکه کاشته میشوند باید با خطوط و گلهای تزیینی منطقه هماهنگی داشته باشند.گیاهان آبزی، با اشکال متنوع و رنگ سبز برگهای خود، مناظر زندهای به باغچههای آبی داده و به آن حالت طبیعی میدهند. مهمترین خاصیتی که گیاهان آبزی در باغچههای آبی دارند، تولید اکسیژن و افزایش رطوبت هواست که در خنک کردن هوای منطقه نقش مهمی دارد. گیاهانی نظیر آلاله آبی و نیلوفر آبی با برگهای خود سطح آب را میپوشانند و ایجاد سایه میکنند که به خودی خود باعث میشود آب در فصل تابستان زود گرم نشود.
آبشار و جویبار
آبشارها و جویبارهای طبیعی همیشه برای مردم جذابیت خاصی داشتهاند. امروز طراحان توانستهاند با الهام از زیباییهای طبیعی و از جمله آبشارها و جویبارها، در پارکها و باغها گوشههایی از طبیعت را تا حد امکان بیافرینند. ارزش وجودی آنها به جنبههای زیباییشناسی آنها محدود نمیشود، بلکه در تلطیف هوا و مطبوع ساختن فضا موثرند. جویبار را میتوان طوری طراحی کرد که دو عمل آبیاری و حرکت آب همزمان انجام شود.
فوارهها
فواره تنها نمایشی از زیبایی آب نیست، بلکه در روزهای خشک و گرم تابستان، رطوبت هوا را افزایش میدهد و فضای دلپذیری فراهم میسازد. خلاف تصور همگان، فوارهها الزاما مصرفکننده آب نیستند. میتوان به وسیله یک پمپ شناور، آب استخر یا حوضچه را به گردش درآورد. فوارهها به سه گروه اصلی تقسیم میشوند:
فوارههای پرتابی (Spray)
فوارههای ریزشی (Spill)
فوارههای جهنده (Splash)
در مناطقی که در معرض وزش باد قرار دارند، استفاده از فوارههای کوتاه و نیرومند مناسبتر است. ارتفاع فوارهها نباید بیش از فاصله منبع فواره تا لبه استخر باشد. بر پایه یک قانون تجربی، قطر استخر یا حوضچه آب، باید دست کم دو برابر ارتفاع آب فواره باشد. اگر سر فوارهها پایینتر از سطح آب تعبیه شود، زیبایی بیشتری دارد. مگر اینکه از اشکال و مجسمههای خاصی برای ایجاد فواره استفاده شود.برای نمایش فوارهها در شب از چراغهایی در زیر محل ریزش آب استفاده میکنند که بایستی با اصول نورپردازی در آب مطابقت داشته باشد. تابش نور از پایین به بالا و تنظیم میزان آن، باعث انعکاس حرکات آب در محوطه اطراف و روی شاخ و برگ گیاهان میشود و زیبایی خاصی به محیط میبخشد. در صورت وجود گیاهان آبزی یا ماهی در استخر، باید در نصب فوارهها دقت شود. برای نیلوفرهای آبی تلاطم سنگین آب مضر خواهد بود. اما اکسیژن فراوان حاصل از آب فوارههای بلند برای ماهیها مفید و مطلوب است
استفاده از آب در طراحی معماری امروز ایران
باغ موزه آب
• چکیده
• باغ موزه آب، از نمونه های معاصرمعماری منظر ایران است که در سال های اخیر در قلهک ساخته شده. تم پارک تاثیر آب در زندگی انسان است و شامل باغ و ساختمان آکواریوم می باشد. باغ آن به عنوان یک پارک در مقیاس محله قلهک نیز عمل می کند. جلوه های آب در این باغ به شکل آبنماهای مختلف که برگرفته از معماری سایر ملل است نشان داده شده است. فضاهای متعددی که در کنار آبنماها به وجود آمده است به وسیله محور های زاویه دار نسبت به جداره پارک به هم دوخته شده اند.
• کلید واژه : باغ موزه، آب، آبنما، منظر سازی
• باغ موزه آب
• آب از دیرباز نقشی حیاتی در زندگی انسان داشته است و دریاچه ها و رودخانه ها نیز همواره آدمی را به سوی خود جذب می کرده اند.در گذشته ای نه چندان دور که انسان آب را به عنوان یکی از اجزا و عناصر معماری منظر و طراحی شهری مورد استفاده قرار داد همواره جلوه های مختلف آن باعث تهییج و تحریک گرایش انسان به زیبایی شده است.
• وجود حوضها در معماری اسلامی نشان می دهدکه آب ورای نقش پر اهمییت آن در تمدن و فرهنگ، ریشه در روح و روان آدمیان دارد. هم اکنون نیز آب به همان شکل گذشته در معماری و طراحی ما تاثیر می گذارد و فقط قالب استفاده آن اندکی تغییر کرده است. امروزه از آب به شکلهای متفاوت تر و مهیج تر در کالبد شهر استفاده می شود و این شاید به خاطر اهمییت روز افزونی ست که آب در زندگی انسان پیدا کرده است.
• آب در حالات مختلف تاثیرات متفاوتی بر روی انسان دارد و هر کس به فراخور سن خویش بهره روانی خاص خود را می برد.آب درون استخرها که ترکیبات آنها با درختها و زیبایی های طبیعت باعث آرامش و راحتی روح انسان و توازن زیست شناختی او می شود. آب جاری در رودخانه ها و کانالها، با جریان دایمی و پویا شوق حرکت را در آدمی زنده می کند. آب در آبشار ها حالتی دیگر را در آدمی بیدار می کند، عظمت آبی که جاری است، هیجان زائدالوصلی را در آدمی به وجود می آورد. استفاده از حالات متفاوت آب در طراحی و معماری به منظور ایجاد احساسات مختلف، یکی از مبانی طراحی عناصر معماری آبی-از جمله موزه های آب- است. آنچه در مورد بشر عصر حاضر نگران کننده می نماید، این است که مبادا برای گذراندن اوقات فراغت خود، در بند سرگرمی های غیرفعال حبس شود و از مواهب طبیعی دور بماند.
• فکر احداث موزه ای به نام موزه آب, توسط معاونت فنی و عمرانی منطقه 3 مطرح شد و زمینه ها، امکان و جنبه های قابل نمایش آب توسط "مهندسین مشاور آهون" بررسی شد. هدف از احداث این باغ, ایجاد فضایی آموزشی، فرهنگی و تفریحی برای قشر دانش آموز، با تاکید بر موضوع "آب" به عنوان محور اصلی است. این مجموعه شامل بخش های مختلفی چون موزه, سالن نمایش، باغ با آبنماهای متنوع و ... است و هدف از احداث آن به نمایش گذاشتن جلوه های آب و آشنا کردن قشر دانش آموز با مصارف مختلف آب است.
• در این جا این سوال مطرح می شود که کدام جنبه های حضور آب در زندگی انسان و محیط زیست و نقش آن در حیات وحش و محیط طبیعی زندگی گیاهان و جانوران قابل نمایش است؟ در یک مجموعه نمایشگاهی مسایل مختلفی چون سیر تگامل شیوه های آبیاری و آبرسانی، نقش آب در حمل و نقل و ارتباطات، نقش آب در کشاورزی و صنعت و معدن, نفش آب در تولید و انرژی، نقش آب به عنوان پاک کننده و شوینده و نیز منابع آب شیرین کره زمین و راه های حفظ و بازیابی آن قابل عرضه و نمایش است. شرکت آهون سرفصل های زیر را برای موزه در نظر گرفته است:
• آب در طبیعت (توزیع جغرافیایی آب، اشکال حضور آب در طبیعت و ...)
• انسان و آب (اشکال جمع آوری و نگهداری آب، شیوه های آبیاری در کشاورزی و باغداری و ....)
• آب شیرین (مقدار و درصد آب شیرین در کره زمین، شیرین سازی آب و روش های آن و ...)
• آب در صنعت (استخراج املاح از آب دریا، سایر عناصر و معادن کف دریا و ...)
• کسب انرژی از آب (انرژی میکانیکی و الکتریکی و ...)
• آب و حمل و نقل (کانال های معروف جهان, حمل و نقل با کشتی و زیر دریایی و ...)
• تصفیه و توزیع آب (سیستم های تصفیه آب، نمک زدایی و ...)
• آب وآلودگی (انتشار بیماری های واگیر به وسیله آب, تصفیه فاضلاب و ...)
• آب در زندگی روزمره (آشامیدن، تهیه غذاو ...)
• انسان، آب و ورزش (استخر، شنا، واترپلو و ....)
• آب و مسولیت های انسانی (بهره وری در تولید و مصرف آب، کسب در آمد از فروش آب و ...)
• مهندس علی فکری ارشاد طراح و مسول پروژه باغ موزه آب می گوید :«در این موزه قصد است با پشتوانه وسیع مطالعاتی، ابتدا به معرفی آب و خواص فیزیکی و شیمیایی آن و سپس به تاریخچه نقش آب در پیدایش تمدن های اولیه برای قشر جوان و دانش آموز بپردازیم و مصارف مختلف آب را طبق سرفصل های پیشنهاد شده نشان دهیم.»(رنجبر،1375)
• قرارگیری یک قطعه باغ قدیمی در میان انبوه ساختمان های قسمتی از شهر تهران، انگیزه ای برای شهرداری شد تا با ساماندهی و طراحی آن به عنوان باغ موزه آب، این باغ قدیمی را حفظ و به عنوان بخشی پویا از شهر در خدمت شهروندان و بازدید کنندگان قرار دهد. باغی که تا قبل از این زمینه های ناامنی را به دنبال داشت.
• قیمت بالای زمین در این ناحیه و همچنین کمبود زمین های باز در اطراف آن، به ویژه زمین هایی با چنین موقعیت شاخص، بر اهمیت این قطعه می افزاید. از طفی وجود پتانسیل های بالای زیست محیطی(درختان، قنات، باغ اطراف) و اجتماعی( قرار گرفتن در میان مراکز آموزشی مختلف) در حوزه اطراف باعث اهمیت بیشتر تصمیم گیری برای کاربری این قطعه بود.
• قرار گیری این قطعه باغ قدیمی در حاشیه خیابان سرزنده و فعال«یخچال»، محوری که در آن گروه های مختلف اجتماعی به چشم می خورد، خود جنبه استفاده از باغ موزه را تضمین می کند؛ به طوری که هر چه تنوع گروه های اجتماعی بیشتر گردد، میزان استفاده آنها از مجموعه رشد فزاینده ای به خود می گیرد.
• باغ موزه آب به وسعت 8256 متر مربع در ناحیه شمال شهر تهران و در باغی در خیابان یخچال قرار دارد احداث شده است که پس از اعمال اصلاحی ها، مساحت باغ مذبور به 7161.9 متر مربع رسیده است. این باغ دارای شیب عمومی 2.85 در صد از شمال به جنوب است که در ابتدا دارای 382 اصله درخت و درختچه از انواع چنار، کاج تهران، توت، گردو، زبان گنجشک و ... بوده است که از این تعداد 190 اصله آن استفاده شده است و مابقی که خشک و بیمار بوده اند, حذف گردیده اند. یک جوی آب، منشعب از یک رشته قنات از زاویه شمال غربی وارد باغ شده است و پس از طی یک سوم طول زمین با چرخشی به سمت شرق، عرض باغ را طی می کند.این پروژه در تابستان 1380پس از 5 سال به بهره برداری رسید.
• به طور کلی در طراحی مجموعه و قرار گیری عناصر مختلف در کنار همدیگر، عواملی تاثیر گذار بوده اند که مهمترین آنها درختان قدیمی با ارزش، رشته قنات جاری در باغ و خیابان اصلی دسترسی به باغ (خیابان یخچال) است. بدون حضور این عوامل، قطعه زمین مورد نظر به یکی از پلاک های شهری بدل می گردید، فاقد هر گونه احساس ارزش محیطی و مکانی خاص، که هیچ گونه احساس تعلقی را برای ساکنان منطقه به دنبال نمی داشت. بدین ترتیب، زندگی و ارزش حیاتی این قطعه زمین در این است که مکانی است برای بازدید، تفریح، گردش و استفاده عموم و تداوم حیات در گرو زندگی درختان و رشته قنات و دیگر عوامل مکانی آن است.
• طبق گفته طراح مجموعه در اولین گام کارشناسی دقیقی به منظور شناسایی گونه های موجود در باغ صورت گرفت و درختان مریض و نیازمند اطلاح همراه با درختان دارای ارزش نگهداری و بر روی نقشه ترسیم گردیدند.
• حضور این درختان با ارزش در کنار آب جاری در باغ، توانایی بالقوه ای را برای دستیابی به محیطی مطلوب و با نشاط در میان بافت شهری در هم تنیده خاطر نشان می سازد. این خود برای طراح زمینه فکری را در پی دارد، تا شکل گیری استخوان بندی اصلی طرح بر پایه این عناصر نمادین و دارای بار خاطرات ویژه، رقم بخورد. به ترتیب است که محور اصلی طراحی، بر مسیر حرکت آب دائما جاری در داخل باغ منطبق گردیده و دروازه ورودی اصلی نیز در محل دروازه قدیمی باغ شکل گرفته است. از طرفی چیدمان فضایی عناصر مصنوع ملحق شده در باغ- همچون ساختمان موزه، آلاچیق، سرویس ها و ...- به گونه ای است که کمترین آسیب ممکن متوجه درختان موجود گردد.
• در قطعه شرقی پارک باشگاه ورزشی خانواده در حال احداث است . ترکیب این دو مجموعه یعنی باشگاه خانواده و آکواریوم باغ موزه آب می تواند دعوت کننده شهروندان بیشتری باشد.
• رابطه باغ – موزه اب با جریان اصلی حرکتی
• نکته دیگری که می توان به ان اشاره کرد وحائز اهمیت نیز هست امکان ونوع ارتباط کسانی است که از حاشیه خیابان یخچال (ضلع ورودی باغ ) گذر می کنند و اولین برخورد را با این مجموعه دارند. بدون تردید آن چیزی که در ذهن هر عابری از این مجموعه نقش می بندد, دروازه ورودی, آرایش و تجهیز, فضای جلوی مجموعه و بدنه متصل به خیابان است, که اگر جذابیتهابی اولیه را دارا نباشد ( هر چند که در درون خود دارای غنا و زیبایی خاصی باشد ) به مجموعه ای بی استفاده و بی اثر در بافت پیرامون تبدیل می گردد .
• چنانچه از فردی که حداقل یک بار از داخل خیابان یخچال عبور کرده است پرسیده شود که چه برداشتی از این مجموعه دارد.تنها در تصویر ذهنی خویش ردیفی از درختان,پوسته نیمدایره ای آجری و کره ای بزرگ را که نمادی از کره زمین است، به عنوان دروازه ورودی مجموعه به خاطر می آورد. این در واقع خواست طراح بوده است. زیرا وی اعتقاد دارد که نباید با قرار دادن عناصر مصنوع همچون ساختمانها در جبهه ورودی مانعی را برای دید افراد به داخل فضای باغ به وجود آورد. اما بایستی اشاره داشت که در خیابان کم عرض و گاه پر ترافیکی همچون یخچال حتی همین چند عنصر محدود اما دعوت کننده نیز به چشم نمی ایند حال ایا برای تجهیز این جبهه ورودی وارتباط قوی وجذاب تر ان با این جریان آدمها(خیابان) به تامل بیشتری نیاز نبود؟
• ورودی اصلی مجموعه از مرکز ضلع جنوبی مجموعه می باشد. نیم کره سنگی که نقش قاره های جهان بر روی آن حجاری شده است تا کره زمین را تداعی کند که آب بر روی تمام سطح آن در حال حرکت است. نمایش نقش آب در حیات کره زمین در بدو ورود ایده ای جذاب است. اکثر کودکان در ابتدای ورود، با لمس کردن آن، آب را از نزدیک حس کرده و دستان خود را خیس می کنند. اما این کره با آبی که تنها از نزدیک قابل رویت است.
• هشت درخت سرو محصور شده در هرم های فلزی که این کره را محاط کرده اند. این دید از تفکرات پست مدرن ناشی می شوند که عناصری که تا کنون در حاشیه قرار داشتند در متن قرار گیرند. اما تاکیدی که بر روی درخت سرو گردیده است، با نقش طبیعی درخت در تضاد است. سَرویت درخت سرو در باغ ایرانی پر اهمیت تر و پر رنگ تر می باشد. و این سوال را در بیننده ایجاد می کنند که آیا درختان احتیاج به تزین با عناصری همچون بتون و فلز دارند؟ صلبیت این مواد متضاد با زنده بودن درخت است و در آینده مانع از رشد آن می شود.
• در کنار محور ورودی اصلی و در امتداد ضلع شرقی پارک محوری به عرض 8 متر برای دسترسی به قطعه شمالی باغ از خیابان یخچال در نظر گرفته شده است, که البته با کفسازی ها و بدنه سازی و عبور آب جاری دائمی از حاشیه آن، نوعی ادراک از امتداد یافتن باغ تا بدنه انتهایی به رغم قرار نگرفتن در محدوده واقعی طرح از سوی شهرداری به استفاده کننده داده شده است. این خیابان دسترسی باعث قطع ناگهانی باغ نشده است بلکه بخشی از فضای باغ محسوب می شود.
• درجداره معبر، با ترکیب مصالح سنگ و آجر –که یادآور مصالح سنتی می باشد-؛ بدنه ای ایجاد شده است که سکوی نشیمن و باغچه را در برمی گیرد.طراح تحت تاثیر سبک پست مدرنیسم به کمک شیروانی روی این بدنه سعی در یادآوری دیوارهای قدیمی شمیران داشته است.
• آبنما
• محور ورودی به یک آبنمای ریزشی-در انتهای دیواره باغ- ختم می شود که ریزش آب را از ارتفاع نشان می دهد و به صورت پرده ای از آب شکل گرفته است و فرد می تواند از پشت پرده آب عبور کند و یا در محلی که برای نشستن تعبیه شده است قرار گیرد و از داخل پرده آب فضاهای باز و حرکت مردم را شاهد باشد. این محور تنها محور عمود بر بدنه باغ است و سایر محور ها بنا به دلیل نامعلومی چرخیده اند.
• محل تلاقی طولانی ترین محور مورب که تریا را به ساختمان اکواریم وصل می کند و محور اصلی، از طریق تونلی پلکسی گلاس به سبک مدرن سر پوشیده گردیده است. با ریزش آب بر روی این تونل، هنگام عبور از زیر آن احساس فرو رفتن در داخل آبشاری شیشه ای به وجود می آید، که صدای ناشی از ریزش آب بر روی پلکسی گلاس، تجربه ای شگفت آور را به دنبال خواهد داشت. اتفاقی که در زیر این تونل پلکسی گلاس می افتد باعث مکثی در فرد می شود که با تعبیه نیمکت هایی در زیر تونل امکان نشستن وی میسر می شود. هدف طراح سبز کردن ابتدای تونل به صورت نرده های پوشیده از گیاه و چسب بوده است.
• طراح تحت تاثیر سبک پست مدرنیسم سعی در وام گرفتن عناصر نمادین از باغ کلاسیک ایرانی دارد.هر چند که رنگ لاجوری کاشی های داخل سه حوض بزرگ مثلثی شکل که در ابتدای محور اصلی قرار دارد، برگرفته از رنگ کاشی حوض ایرانی است اما فرم مثلثی شکل کشیده آنها به شدت متضاد با آن است.
• آبنمای مربع شکل که به صورت فواره های مربع شکل هستندکه تجربه حرکت روی آب و خیس شدن را به وجود می آورد برگرفته از میدان بارتولی و پارک سیتروئن در پاریس می باشد. این فواره ها مرکز دایره ای هستند که با کفسازی اجرا گردیده است و به همراه آبنمای مجاور خود که ترکیبی از سنگ و فواره است در داخل فضاهای مربع شکلی که به وسیله درختان سرو ایجاد شده قرار گرفته است.
• پخش آب پودر شده بر روی قلوه سنگ ها نیز یکی دیگر از جلوه های آب موجود در باغ است. صدای دلپذیر و هوای مطبوع بر اثر این پودر شدن آب به وجود می آید. در آب انبارهای کهن ایران استفاده از آِن جلوه آب به چشم می خورد. در تمام باغ صدای آب شنیده می شود و عامل پیوند دهنده آبنماهای متنوع و متفاوت نیز صدا می باشد.
• مسیر آب قنات موجود در سایت پس از طی یک سوم زمین به صورت عرضی باغ را رد می کند، سپس به سمت جنوب ادامه مسیر می دهد. در مسیری که عرض زمین را طی می کند. طراح با استفاده از نهر و برکه مصنوعی که الهام گرفته از باغ ژاپنی می باشد، آب را نمایان کرده است.
• نظام فضاهای حرکتی
• از آنجا که ماهیت فضاهای تفریحی ـ تفرجی در دل محیطی دارای چشم اندازهای مطلوب شکل می گیرد و پویایی و حرکت دورن فضاهای متتنوع آن جلوه گر می گردد. توجه به موضوع حرکت و محورهای حرکتی می تواند ساختار اصلی طرح را تشکیل دهد. این شبکه پیوسته محورها می تواند اتصال فضاهای مختلف درون باغ را به یکدیگر برقرار سازد، از عنصری نمادین شروع شودو به عنصری دیگر ختم گردد، امکان دسترسی به ساختمان ها و محل های نشستن و مانند اینها را برقرار سازد و در عین حال تمامی سطح باغ را پوشش دهد، به گونه ای که استفاده کننده را برای دستیابی به مجموعه ها و فضاهای متنوع باغ ، هدایت کند. به طوریکه درون باغ 3 محور حرکتی به چشم می خورد:
• 1- محورهای حرکتی ارتباطی
• 2- محورهای حرکتی دسترسی
• 3- محورهای حرکتی تفرجی
• - محورهای حرکتی ارتباطی که اصلی ترین محور نیز به شمار می آیند و ارتباط درون را با بیرون برقرار می سازند و هر بازدید کننده ای ناگریز از استفاده از آنهاست، دارای فرمی مستقیم و بدون انحنا، همراه با عرضی مناسب و کفسازی با دوام است. اصلی ترین نمونه آن دو محور ارتباطی است که یکی از دروازه های ورودی شروع و به آبنمای انتهای باغ متصل می گردد و دیگری از تریا شروع و به ساختمان موزه ختم می شود.
• -محورهای حرکتی دسترسی، امکان دسترسی فردی را که وارد مجموعه می شود به فضاهای مختلف و ساختمان های مجموعه برقرار می سازد. این محورها دارای عرضی کمتر و مصالحی با دوام پایین تر نسبت به محورهای ارتباطی اند ولیکن پراکندگی و تنوعی بیشتر دارند.
• محورهای حرکتی ارتباطی ودسترسی به گونه ای طراحی گردیده اند که امکان استفاده از انواع گروههای سنی با تواناییهای مختلف از آنها میسر گردد. خوانایی و وضوح این مسیرها از خصوصیات بارز آنهاست و این مسئله به ویژهی با استفاده از چراغهای روشنایی مناسب در شب به چشم می خورد .
• نوع دیگر محورها مسیرهای حرکتی تفرجی است که در میان دو نوع مسیر یاد شده احداث گردیده اند و تنها مسیری برای قدم زدن, ایستادن, گفت و گو با دوستان , نشستن و نظایر اینها هستند. با تجهیز آنها به وسیله مبلمان شهری متنوع و آبنماهای جذاب, سعی در ایجاد مسیری فرح بخش و جذاب شده است. فرم مسیر و عرض و کفسازی آن تابع قانون خاصی نیست و بسته به موقعیت طرح متفاوت است ؛ ولی به طور کلی می توان گقت که در طراحی کفسازی سعی در کشاندن فضای سبز باغچه ها به داخل میسر شده است وترکیبی از مصالح سنگی و چمن در آنها به چشم می خورد. این مسیرها گاه به یک قضای نشستن ختم می شود و گاه نیز در درون باغچه های اطراف متوقف می شود و به مسیری دیگر متصل نمی گردند. این امر خود امکان ارتباط شخص با محیط طبیعی پیرامون را استحکام بیشتری می بخشد. هر چند که در عین حال تهدیدی برای عبور افراد از داخل چمنها گلها وفضاهایی از این دست نیز هست.
• ساختمان آکواریوم
• اصلی ترین ساختمان مجموعه، ساختمان موزه است که به گفته طراح مجموعه، حساسیت زیادی برای جاینمایی آن وجود داشته است؛ زیرا این توده یکپارچه باید در مکانی احداث می گردید که کمترین زیان به درختان با ارزش باغ وارد آید و از طرفی هم نمی توانست در جبهه ورودی باغ شکل گیرد زیرا نه تنها دید بازدید کنندگان را به کل مجموعه باغ مسدود می کرد و میدان مشاهده آنها را محدود می ساخت، بلکه مخفی بودن ساختمان در دل درختان باغ می تواند عاملی برای هدایت مردم به داخل باغ و چرخاندن آنها در فضاهای محوطه باز جلوی ساختمان باشد.
• در عین حال با چرخش ساختمان نسبت به دیواره اصلی باغ، پرسپکتیو کامل از نقطه ورودی و در طول محور اصلی حرکتی به وجود می آید، ضمن اینکه انتهای این محور اصلی به جای عنصری مصنوع (ساختمان موزه)، به عنصری طبیعی (آبشار ریزشی) ختم می شود.
• موزه و نماشگاه آب، ساختمانی است سه طبقه با سطح مقطع مربع شکل با ابعاد 21.60 متر. در طبقه همکف آن که 0.45 متر از کف طبیعی پارک پایین تر است، آبنمایی شیشه ای و مخروطی شکل پیش بینی شده که بخشی از آب قنات موجود را از قسمت شمالی طبقه اول به داخل آن هدایت می کند. آب سپس، از زیر کف این سطح به خارج منتقل می شود. در قسمت شمالی آبنما یک سالن چند منظوره در نظر گرفته شده است. در هسته مرکزی طبقه اول گالری مرکزی قرار خواهد گرفت که محل نمایش بخش های تصویری و تجسمی از جلوه ها و ویژگی های طبیعی است.. (صفوی – صنعتی، 1381)
• ایده طراحی فرم ساختمان موزه، از فرم یخچال های قدیمی که به شکل مخروطی بودهاند و دیواره ای در مقابل آنها برای ایجاد سایه قرار می گرفته، برداشته شده است. بدنه شیشه ای آن نمادی از قطعات یخی را که در حال لغزش بر روی یکدیگرند، تداعی می کند و این احساس با چرخشی نسبت به شبکه بتنی نما تشدید می شود.
• ورودی اصلی موزه از طریق یک رامپ که در امتداد محوری قرار گرفته که از تریا تا آنجا کشیده شده است و در زیر این رامپ ورودی آبنمایی بی شکل جاینمایی شده تا رامپ همچون پلی ارتباط شخص را از محوطه باغ به ساختمان موزه برقرار سازد.
• فضای نشستن
• یکی از نکات طراحی باغ که در چهره ویا فضاهای تفریحی در سطح شهر به چشم می خورد، تجهیز محوطه به وسیله مبلمان شهری از جمله چراغها، دیواره ها، آبخوری و به ویژه محلهای نشستن است که به گونه ای اگاهانه در دل طرح جای گرفته اند.
• طبق مشاهداتی مردم عموما فضاهایی را بیشتر مورد استفاده قرار می دهند که جایی برای نشستن در آنها وجود داشته باشد. با بررسیهایی که در مورد فضاهای قابل نشستن به عمل آمده بلندی محل نشستن و طول وعمق آن را کاملا در انتخاب محل نشستن تأثیر گذار اند. جاهای یکپارچه برای نشستن – همچون پله ها, سکو ها, لبه ها, و نظایر آنها – حق انتخاب مردم را بالا می برد و نیمکتها و عناصر ثابت که در مکانهای خاصی برای نشستن تعبیه شده است, مورد استقبال عموم قرار نمی گیرند و برای نشستن چندان مناسب نیستند .
• البته اینها چنانچه به صورت صندلی های متحرک نمود پیدا کنند، قابلیت حرکت و لذا حق انتخاب مردم را به دنبال خواهند داشت لیکن هیچ یک از آنها به اندازه سطح چمن که بیشترین حق انتخاب در ترتیب نشستن را به مردم می دهد، مورد استقبال قرار نخواهد گرفت. (صفوی – صنعتی، 1381)
• وجود محل های نشستن متنوع در محل های مختلف باغ، همچون زیر تونل شیشه ای، پشت آبشار، کنار آبنماها، کنار محورهای حرکتی و از همه مهمتر حاشیه دیوارهای باغ و در طول آن، می تواند منظره های مختلف و جذابی را برای فرد به وجود آورد. دیواره های تجهیز شده باغ با الهام از کوچه باغ های شمیران، مکانی مناسب را برای نشستن افراد در هر نقطه دلخواه و با هر دید مورد نظر به باغ، به وجود آورده است.
• در ضمن محل هایی نیز به صورت مجتمع و گروهی( به شکل مربع) با سکوهای سنگی تعبیه شده است که افراد می توانند گرداگرد یکدیگر بنشینند و به گفت و گو و استراحت بپردازند. ایجاد فضاهای دنج برای نشستن در نقاط مناسبی در باغ نیز از جمله نکات حائز اهمیت است. به هر حال فضاهای نشستن به گونه ای آرایش یافته اند که فرد هر گاه نیاز به استراحت و لذت بردن از محیط اطراف خود را احساس کند، در کوتاهترین فاصله به آن دسترسی یابد.
• نظام خدماتی
• در مورد ساختمان ها و تجهیزات داخل باغ میتوان به تریا و غرفه فروش تنقلات که در محل جبهه ورودی و در مرز بیرون و دورن قرار گرفته است، اشاره داشت. بدین طریق مکانی استراحت و صرف غذا و نوشیدنی و سرویس دهی به عابرانی که قصد گذر از خیابان یخچال دارند و یا کسانی که در داخل باغ مشغول استراحت و گردش اند، به وجود آورده است. به دلیل ترافیک و سرو صدای ناشی از آن در خیابان یخچال، محوطه باز جلوی تریا به وسیله پوسته ای نیمدایره ای شکل از خیابان جدا شده است تا احساس امنیت و آرامش بیشتری برای استفاده کنندگان از این فضا به وجود آید. حوض ایرانی موجود در این فضای مکث با رواق دایره ای کلاسیک اروپا محصور شده است.
• تجهیزات خدماتی فرعی باغ_ همچون سرویس ها، اتاق استراحت نگهبان و مانند اینها_ به گونه ای است که کمترین جلب توجه را کند و با محیط طبیعی پارک همخوانی داشته باشد. به عنوان نمونه، سرویس های بهداشتی درمحل اسطبل قدیمی باغ شکل گرفته و دیواره آن در امتداد دیواره باغ آرایش یافته است.
• مصالح و قوس بناهای موجود در باغ همچون سرویس ها و اتاق تاسیسات وام گرفته از معماری ایرانی است که با پلان مثلثی شکل و فرم های برگرفته از معماری مدرن ادغام شده است.
• جمع بندی
• این نکته که احداث باغ های تم دار همچون باغ- موزه آب و عناصر موجود در آن می تواند به عنوان بدعتی در پارکها و فضاهای تفریحی شهر به شمار آید، از خصوصیات بارز این طرح است. توجه به ضرورت و اهمیت حضور آب در زندگی امروزی و حیات بشر و استفاده از آب در اشکال مختلف، از طریق ایجاد آبنماها، بازی با آب و مسیرهای کنار آب نشان داده شده است. ترکیب آب و نور در شب، استفاده از آب در کف سازی ها، تلفیق چمن و مصالح سنگی و تنوع استفاده از آنها در نقاط مختلف، تجهیز مناسب فضاهای نشستن، تعریف فضای ورودی به وسیله آب نما، توجه به فرم نمادین ساختمان موزه و ارتباط آن با موضوع آب(یخچال های قدیمی)، همگی از جمله عواملی است که ذهن استفاده کننده از فضا را آماده روبرو شدن با این موضوع حیاتی و تامل در آن می کند. اما در کل فضایی نامانوس و بدون هویت ایرانی است.
• سبک باغ التقاطی از سبک های موجود در معماری منظر و پارکسازی دنیاست. طراح به هیچکدام از سبک ها پایبند نبوده و بر اساس سلیقه از هر روش باغسازی تکه ای را به امانت گرفته است.
• در باغ آبنماهای بسیاری وجود دارد که هرکدام داستان مخصوص به خود را دارند. کره عظیم شناور در آب, تونل آب, آبشار, کانال آب،حوض های متعدد در ابعاد متفاوت و فواره و برکه هر کدام گلچینی از آبنماهای موجود در باغ های متفاوت هستند. از حوض حیاط ایرانی تا آبنمای پارک سیتروئن و برکه ژاپنی. کاشی لاجوردی در حوض مثلثی به کار گرفته شده است و حوض ایرانی با رواق کلاسیک رومی احاطه شده است. طراح گله مند از کمبود امکانات است که مانع از آن شده که آبنمایی مشابه آنچه در پارک دولاویلت وجود دارد را دوباره در تهران بنا کند. این اغتشاشی که در نوع آبنماها وجود دارد در باغسازی و فضاسازی نیز به چشم می آید.
• محور ورودی را که از باغسازی ایرانی وام گرفته است و محورهای متقاطع معماری مدرن اروپا را در کنار معماری پست مدرن بدنه و جداره استفاده کرده است. طراح از معماری گذشته تنها به صورت استفاده از مصالح و قوس های ایرانی یاد کرده است و توجه ای به بستر طرح که باغ قدیمی است نداشته است.
• خطوط هندسی منظم در طراحی پارک یادآور اصول مدرنیسم است ولی توجه به عناصر باغسازی کلاسیک همچون رواق نیم دایره ای باغ کلاسیک رومیو دیواره و نمای ساختمان ها که بر گرفته از معماری ایرانی است و الگو گرفتن از آنها و همچنین نگاه نو به عناصر پارک (آب و گیاه) اصول منظرسازی پست مدرنیسم را متجلی می کند.
منابع
• رنجبر, ناهید، 1375، مقاله باغ موزه آب؛ مجله همگامان نشریه داخلی شهرداری، شماره52
• صفوی، علی- صنعتی، محمود، 1382،مقاله باغ موزه آب، معبر آب و خاطره ؛ شهرداری ها، سال چهارم، شماره 38
• www.hamshahri.org/vijenam/Mahal/1383/Mahele3
• http://niwm.com/farsi/mainFarsi
• http://www.tehransama.ir
وبلاگ معماری و شهرسازی
http://khakzad.com
www.hkarimi.com
روزنامه آفرینش